معماری اشکانی در خارج از مرزهای ایران امروز
دوره اشکانی یکی از مهمترین دورههای تاریخ معماری ایران است. در این دوره طولانی پایه و شالوده معماری ریخته میشود، از طرفی این دوره به دلیل کمبود مدارک، یکی از تاریکترین دوران تاریخی از نظر مطالعات باستانشناسی است. پلان رایج در معماری دورههای قبل از هخامنشی و مرحله اول معماری هخامنشی، مستطیلشکل است.
نسترن امانیبنی، دانشجوی کارشناسی ارشد باستانشناسی: دوره اشکانی یکی از مهمترین دورههای تاریخ معماری ایران است. در این دوره طولانی پایه و شالوده معماری ریخته میشود، از طرفی این دوره به دلیل کمبود مدارک، یکی از تاریکترین دوران تاریخی از نظر مطالعات باستانشناسی است. پلان رایج در معماری دورههای قبل از هخامنشی و مرحله اول معماری هخامنشی، مستطیلشکل است. تغییر این پلان به پلان مربع در دوره داریوش بزرگ به عنوان حرکتی نو در مرحله دوم معماری هخامنشی، مقدمهای برای استفاده از این نوع پلان به شکلی کاملتر و ایجاد گنبد در معماری پارتی شد. این حرکت نتیجه بازخورد فرهنگی اندیشه یونانیان در زمینه استفاده از اعداد و اشکال بوده است، این تغییر در دوره بعد معماری ایران با ابداع گوشهسازی در زیر سقف موجب ایجاد گنبد روی پلانهای مربع شد. هدف در این پژوهش شناسایی و شناخت آثار معماری اشکانی در خارج از ایران و همچنین بررسی پلانها و تزئینات بهکاررفته در آن بناهاست. سعی نگارنده بر آن بوده تا با تکیه بر مکتوبات سلسله اشکانیان به بررسی جامعی از بناهای این دوره بپردازد. این پژوهش در یافتهاندوزی از شیوه کتابخانهای بهره برده و به صورت توصیفی_ تحلیلی انجام گرفته است، از جمله پرسشهای مطرحشده در این پژوهش که شامل: چگونگی ساخت و پلان مورداستفاده در هریک از بناها (اعم از مسکونی، آرامگاهی و...)، نحوه تزئینات بهکاررفته در نماهای داخلی و بیرونی بناها و همچنین نوع مصالح استفادهشده در ساخت این آثار ارزشمند چگونه بوده است؟ که حائز اهمیت است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد اشکانیان در معماری خود بهنوعی نوآوری دست یافته بودند از جمله دستیابی به گنبد روی گوشوارهها، تکوین ایوانهای طاقدار و وجود حیاطهای بزرگ با ایوانهایی اطراف آن، همچنین در ساخت آثار خود از ستون به وفور استفاده کردهاند که از هنر یونانی_ رومی تقلیدهای بسیاری شده است. درباره پارتیان آنچه بسیار روشن به نظر میرسد آن است که اشکانیان از شرق ایران طلوع کردند و در یکی از سختترین شرایط تاریخی این سرزمین دولت سلوکی را که جانشین امپراتوری هخامنشی شده بود، برانداخته و اساس دولتی را بنیاد نهادند که تا زمان برآمدن ساسانیان همچنان پایدار و پابرجا بود. بعد از حمله اسکندر، یونانیان سعی داشتند بهنحوی سلیقه و فرهنگ خود را بر ایرانیان تحمیل کنند اما در عمل میبینیم که این امر بهصورت دلخواه آنان انجام نگرفت اما بااینحال عوامل برتر هنر یونانی را گرفتند و در هنر خود درآمیختند و به شکلی نو درآوردند. ازاینرو شایسته است آن را هنر پارتی بنامیم. معماری اشکانی انواع مختلفی دارد از جمله بناهای مسکونی، اداری، تشریفاتی و یکی دیگر از گونههای آن معماری مذهبی است که بناهای آرامگاهی جزئی از آن به حساب میآید؛ منظور از آرامگاه هر ساختمان یا سازهای با معماری دستساز یا دستکند است که برای تدفین استفاده میشود. اینگونه بناهای یادمانی جایگاه ویژهای در شناخت تاریخ معماری آرامگاهی دارد. هدفی که در این پژوهش دنبال میکنیم، پیبردن به نوع پلان و تزئینات بهکاررفته در ساخت بناهای دوره اشکانی است که اهمیت بسیاری دارد. روش بهکاررفته در این پژوهش کتابخانهای بوده و بهصورت توصیفی_ تحلیلی انجام شده است.
تیسفون
در آغاز فقط یک اردوگاه نظامی پارتی بود که مقابل سلوکیه در ساحل دجله، شهر عظیم و پرآوازه ساخته شد. هترا، قلعهای مستحکم در جوار سرحد بین دو شاهنشاهی بود که غالبا دفاع دولت ایران در مقابل سپاهیان رومی به این شهر اتکا داشت (جوادی، 1380: 287).
معماری مذبور مانند عهد هخامنشی دو طرح دارد:
طرح اول شامل سرایی است دارای حیاط که این طرح از آن بینالنهرین است و طرح دیگر یعنی طرح ایرانی که صورت کلاسیک داشته شامل سرایی است با ایوان، این طرح در زمان ساسانیان رواج بسیار یافت و تاکنون نیز معمول است. تاریخ ساختمانهای طاقدار که سبک حقیقت ساختمانی ایرانی است، از زمان سلسله اشکانیان شروع میشود. در حقیقت دو نمونه از ساختمانهای طاق گنبددار که تا این تاریخ در کشور ایران شناخته شده، یکی کاخ اولین پادشاه ساسانی است که در اواخر دوره اشکانیان ساخته شده و دیگری کاخ کوه خواجه در سیستان است که بیشتر شباهت به ابنیه یونانی دارد تا به ابنیه ایرانی ولی در بینالنهرین خرابههایی از بناهای زمان اشکانی به شیوه یونانی دیده میشود که از نظر اصول ساختمانی دارای طرح ایرانی است ولی به آن ظاهر یونانی دادهاند. بدون تردید در معماری پارتها چندین مکتب و طریق وجود داشته که سبکها و شیوههای محلی را نیز پذیرفته است. استعمال مواد و مصالح ابنیه نیز متغیر است. دیوارهایی که با قلوهسنگها یا سنگهای کنار دریا ممزوج با ملاط ساختهشده بسیار رایجتر از ساختمانهایی است که با سنگهای تراشیده، چنانکه در هاترا دیده میشود، بنا شدهاند. دیوارهای ابنیه سنگی یا آجری با گچبری یا نقاشی روی گچ مزین است. در بابل و آشور نیز از این سبک نمونههایی یافتهاند. آثار معماری معبد پارتها در خود فلات ایران هنوز به دست نیامده ولی معابد پارتها در نسا و تاکسیل شهر قدیم پنجاب و همچنین بناهای معبدی پارتها در شهرهای بینالنهرین مانند آشور و هاترا و دورااروپوس و اوروک کشف شده است. با وجود اختلافات زیادی که در مصالح ساختمانی و جزئیات امور معماری این معابد مشهود است، باید گفت از لحاظ سبک و شیوه یک جنبه عمومی رعایت شده است؛ بهطوریکه همه آنها روی یک سکو قرار گرفته و از اتاقهای مستطیل یا مربع شکل که از دیوار خارج بهوسیله یک کریدور طاقدار غیرمستقیم تفکیک میشد، تشکیل شده بودند. اغلب آن معابد دالانهای سرپوشیده ستوندار داشتند، نردبانی که در دیوار خارجی معبد ساخته شده بوده به بام منتهی میشد و در آنجا محرابی بود که آتش مقدس در آنجا میسوخت و مراسم مذهبی در اطراف معبد و هوای آزاد انجام میشد (قدیانی، 1385: 197).
سرخ کتل
سرخ کتل در دره کهندژ_آب در کرانه شعبه اصلی جیحون در افغانستان، نزدیک به راه کابل به مزارشریف قرار دارد. این محل در نتیجه فعالیتهایی که در سالهای دهه 1950م بهمنظور تعریض جاده صورت گرفت، کشف شد. پروفسور دانیل اشلومبرژه رئیس هیئت فرانسوی در افغانستان در این محوطه دو مجتمع بزرگ مذهبی کشف کرد. یکی مقبره اصلی بر نوک تپهای شیبدار و دیگری مقبره کوچکتر که در کف دره واقع شده بود. این مجموعهها توسط دو ردیف خط دفاعی (حصار) که دور آن قرار داشت، محصور شده بود. دیوارهای این حصار بهوسیله برجهایی حراست میشدند. معبد چهار ستونی که سکوی قربانی (مذبح) در آن واقع شده است، از سه طرف راهرو دارد، با گذشت زمان ویژگیهای معماری بلخی خود را گرفت که عبارت است از تالاری مربع محاط به راهروهایی که به گذرگاههایی تقسیم میشدند. در این بنا از مجسمهها و دیوارنگارهها، برای تزئین ایوانها، تالار اصلی و معبد استفاده شده است (نوراللهی، 1394: 64).
نسای قدیم
کاخ شاهی استحکامات بیشتری داشته و با ابنیه مذهبی برپا شده بوده است. تزئینات مربعشکل و جانپناه درگاهها گیلوییها همه از گل پخته ساخته شده و ترکیبی از یک مجموعه تزئینی را نشان میدهد که علامت مشخصه آن قراردادن آن اشکال در هنر پارتیان است. موضوع جالب توجه در عناصر معماری نسا این است که مطلقا در این مکان از گچ استفاده نشده است. در اینجا یک تالار مرکزی که چند بار مرمت شده چهار ستون دارد که سطح صاف سقف روی آنها تکیه کرده بود. طرح این بنا بهصورت سه رواقی است که دیوارهایش از پایین به بالا به دو قسمت تقسیم شده است که در طبقه بالا طاقچههای تزئینی محل قرارگرفتن مجسمهها را دارد که بیشتر گلی و رنگی بودهاند. در سمت جنوب کاخ، خانهای چهارگوش با چهار ایوان ساخته شده بود که مشرف به حیاط مرکزی بود، از درون این اطاقها اشیای سفالی زیادی به دست آمده است، همچنین مجسمههای کوچک هلنی، ظروف شیشهای و 40 جام یا ساغر عاجی یافته شده است (سرفراز، فیروزمندی، 1373: 317).
نسای جدید
آنها در اوایل از شیوههای هنر یونانی پیروی میکردند، اما پس از مدتی به هنر معماری بهویژه به معماری سنتی و ملی ایران تمایل نشان دادند. در این دوره از معماری رسمی ایران، ساختن گنبد متداول شد. نخستین جلوههای هنر معماری پارتی را در نسا اولین پایتخت پارتیان میبینیم. کاخ شاهی نسا هرچند از دیدگاه تزئینات تا حدی تحت تأثیر هنر یونانی است اما خود بنا با شگفتی بسیار طرحی چهار ایوانی بر گرد یک حیاط دارد؛ طرحی که از نسای اشکانی آغاز شده و همچنان بهصورت طرح رسمی و سنتی ایران شناخته میشود و تا خارج از ایران و در بینالنهرین گسترش یافته است.
نسای جدید روی نسای قدیم بنا شده، به این ترتیب که به بقایای یک دیوار قدیمی ساختمان جدید نسا متکی شده که جلوی آن رواقی وجود داشته که بهوسیله ستونهایی نگهداری میشود که پایههای مدوری دارند و سرستونهای آنها از نوع سرستونهای ایونی شرقیاند با تزئینات پیچی (ولوتدار)، در پشت این رواق چند اتاق مربوط به آیین تدفین مردگان وجود دارد که آنجا را گور_ معبد نامیدهاند. این اتاقها که طولشان از اندازه معمولی زیادتر است، مانند آرامگاههای پالمیریان در سوریه است و نظایر آن را در جزیره خارک داریم. این آرامگاهها را مربوط به نجیبزادگان پارتی میدانند که مایل بودند در شهری که مقابر شاهی وجود دارد، مدفون شوند (قدیانی، 1385: 200).
کاخ سلوکیه
کاخی که اشکانیان در سلوکیه ساختند، عبارت بود از حیاطی که به گرد آن اتاقهای احداث شده بود، درهای اتاق به این حیاط باز میشد و در دو سوی در ورودی هر تالار ستونهایی بر پا بود، در این بنا هنوز آثار معماری یونانی دیده میشود، این کاخ در اواسط قرن اول میلادی تجدید ساختمان شد و ستونهای دو سوی درهای ورودی بر اثر توسعه اتاقها جزء تزئینات دیواری شد، نوآوری دیگر اینکه در کنار تالارها ایوانهای ستوندار عریضی پدید آمد، این ایوانهای ستوندار از این پس جای خاصی در معماری سنتی ایران برای خود یافت ( همان: 202).
آیخانم
آی خام در شمال شرقی افغانستان و در استان طالقان امروزی و در سرحدات شرقی باکتریا (باختر) واقع است. واژه خانم به معنای ماهخانم است. در سال 1964 کاوش در آیخانم به سرپرستی پاول برنارد آغاز شد، دانیل اشلومبرژه در اوایل دهه 1960 از این محل دیدن کرد و معتقد است در آیخانم بقایای یک شهر بزرگ یونانی است که احتمالا به دست اسکندر بنا نهاده شده است. کاوشها بر قسمتهای پایینی شهر متمرکز بوده است. از جمله این بناها: ورزشگاه، یک معبد، یک حرم یا مقبره بزرگ که احتمالا متعلق به فرماندار شهر بوده است و مجموعه بزرگی از بناها معروف به بخش اداری در این قسمت یافت شدهاند. در اینجا به نظر میرسد یونانیان مدلی برای ساختن کاخهای خود نداشتهاند و در طرح و نقشه کاخهای خود از کاخهای بابل جدید و هخامنشی که برای اولین بار آنها را دیده بودند، الهام گرفتند. کاخ آی خانم مانند کاخ هخامنشی شوش، از چندین حیاط وسیع و بزرگ، ساختمانهایی برای کارکنان رسمی، بناهای مسکونی و تأسیسات اقتصادی تشکیل شده است. ورودی حیاط بزرگ اصلی در سمت شمال قرار داشت، ردیف ستونهایی با سر ستونهای کرنتین که رواقهای چهار سمت آن را تشکیل میدهد، جلب توجه میکند. در پشت رواق جنوبی یک هشتی با سه ردیف ستون ششتایی (تالار روباز) که سرستونهای کرنتین دارند که نسبتا بلند و دارای رنگآمیزی تزئینی هستند، تالار روباز به تالار بزرگ منتهی میشد، برخلاف تالار روباز که سه ردیف ششتایی ستون داشت در این اتاق ستونی پیدا نشده و الوارهای ذغال شده سقف که در کف اتاق یافت شده نسبتا باریک است و ضخامت آنها بیش از 20 سانتیمتر نیست و از آنجا که اثری از طاقزنی هم دیده نمیشود، هنوز معمای نوع پوشش سقف حل نشده است.
دیوارهای تالار بزرگ با نیمستونهای شیاردار تزئین شده بود و سطوح گچکاریشده را با طرحهای هندسی و استفاده از رنگهای سیاه، سفید، زرد و قرمز به طرزی شاد رنگآمیزی کرده بودند. در تعدادی اتاق واقع در غرب این تالار حمامهای کاملا مجزا قرار داشت. یکی دیگر از بناهای آی خانم که مشخصه فضاسازی شهری یونانی است، یعنی فواره، دارای لولههای تزئینی حجاریشده هستند که آب آن از طریق چشمههای زیرزمینی واقع در پای باروی ساختهشده در ساحل رودخانه آمودریا تأمین میشده است. زرادخانه آیخانم در کنار خیابان اصلی شهر و در کنار ارگ شهر واقع است. اموات در خارج از دیوار شهر دفن میشدند و هر خانواده آرامگاهی داشته که در آن چندین دهلیز کوچک در دو طرف یک راهرو میانی ساخته شده بود. ساختمان آرامگاهها خشتی و پلان آنها مستطیلشکل است که این نوع معماری ویژه منطقه آسیای مرکزی است (نوراللهی، 1394: 62).
گونهشناسی آرامگاههای اشکانی
براساس ساختار معماری میتوان آرامگاههای اشکانی را به دو گونه آرامگاه دستکند یا دخمهای و آرامگاه دستساز یا ساختمانی تقسیم کرد. هرکدام از آرامگاهها نیز زیرمجموعههایی دارند. به طوری که آرامگاه دستکند به دو گروه آرامگاههای صخرهای و زیرزمینی و آرامگاههای دستساز به سه گروه آرامگاههای روی زمین، زیر زمین و ترکیبی تقسیم میشوند. آرامگاههای روی زمین و زیر زمین با مصالح ساختمانی احداث شدهاند و آرامگاههای ترکیبی، تلفیقی از آرامگاههای روی زمین و زیر زمین است. چنانکه بخشی در زیر زمین و بخشی دیگر در روی زمین و با مصالح بنایی ساخته شده است. از لحاظ کاربری نیز آرامگاهها را میتوان در دو گونه آرامگاه صرفا تدفینی و آرامگاه با صحن مرکزی تقسیم کرد (سبحانی. رضائینیا، 1400: 4).
آرامگاههای رواقدار
آرامگاه نسا در دیوار شمال شرقی شهر نسای جدید در حدود سده سوم یا دوم ق.م ایجاد شده است. نمای آرامگاه به صورت رواق ستوندار و به سبک ایونی با دو ردیف ستون ساخته شده است. ردیف جلو به صورت ستون آزاد و ردیف دوم بر بالای پنج رشته پلکان که سرتاسر نمای آرامگاه را در برگرفته، به صورت ستوننما ایجاد شده است. دسترسی به داخل آرامگاه از طریق یک رشته پلکان دوطرفه است. فضای داخلی آرامگاه شامل اتاقی چهارگوش یا صحن مرکزی است که اطراف آن را اتاقهای تدفینی در بر گرفته و حجرههایی برای قراردادن تابوت در آنها تعبیه شده بود (همان: 9).
آرامگاههای راستگوشه
در کنار آرامگاه رواقدار نسا، گورستان شهر نسا قرار دارد. مقابر آن از ساختارهای راستگوشه بزرگ خشتی تشکیل شده که با خشت ساخته شدهاند. داخل هریک از آنها، یک یا دو اتاق طاقدار تدفینی قرار دارد. دیوارها و کفها با اندود قرمز پوشانده شدهاند. آرامگاههای نسا در اواخر سده سوم_ اوایل سده دوم ق.م ساخته شدهاند و تا اواخر دوره اشکانی، احتمالا حتی تا اوایل ساسانی ثروتمندان از آن استفاده میکردند.
آرامگاههای هاترا از یک طبقه همکف تشکیل شده است که گاهی به آن طبقه فوقانی اضافه میشد. فضای داخلی آن شامل چند اتاق تدفین است که به صورت متقارن سازماندهی شدهاند. پوشش سقفها به صورت تخت، طاقدار و مانند گنبد است. در ساخت مقابر هاترا از بلوکهای سنگی تراشخورده استفاده شده است. نمای خارجی آنها با ستوننما تزئین شدهاند. این آرامگاهها در سده دوم میلادی تاریخگذاری شدهاند. آرامگاههای شهر آشور نیز تقریبا شکل مربع دارند و از سه تا شش اتاق تدفین تشکیل شدهاند. پلان آنها شبیه مقبرههای هاترا است. اما هیچکدام طبقه فوقانی ندارد.
مقابر آشور از آجر و ملات گچ ساخته و با گچاندود شدهاند. پوشش اتاقها از نوع طاق گهوارهای است. بزرگترین آرامگاه آشور، پلان پیچیدهتری نسبت به دیگر مقابر دارد. به طوری که پلان آن شامل دالان ورودی، یک اتاق بزرگ مرکزی و راهروی گردشی که اتاق بزرگ را در میان گرفته و هشت اتاق است که به صورت قرینه در سه طرف راهرو قرار گرفتهاند. این آرامگاهها در سده دوم میلادی تاریخگذاری شدهاند (همان: 11).
آرامگاههای برجی
اینگونه مقابر عمدتا در قلمرو غربی شاهنشاهی اشکانی شناسایی شدهاند. آرامگاههای برجی فراوانی از گورستانهای شهر پالمیر و بر فراز تپههای کوچک قرار دارند. این آرامگاهها بناهای بلند به شکل مکعب یا مکعب مستطیلاند که احتمالا بیش از 10 متر ارتفاع دارند. معمولا در چندین طبقه ساخته شدهاند و با یک رشته پلکان به یکدیگر مرتبط میشوند. داخل برجها شامل چندین اتاق طویل و باریک است که یکی بالای دیگری قرار گرفته است. مقابر برجی پالمیر در دو نوع از سنگهای تراشخورده مکعبی و نیز سنگهای زمخت کوهی چندوجهی ساخته شدهاند. همچنین در منطقه فرات میانی، شمار اندکی از بقایای مقابر برجی چهارگوش در حاشیه گورستان شهر دورااروپوس کشف شدهاند. همگی آنها از بلوکهای سنگی ساخته و اندود شدهاند (همان: 14).
آرامگاههای ترکیبی
گروه سوم آرامگاههای دستساز شامل آرامگاههای ترکیبی است. این آرامگاهها از تلفیق آرامگاه برجی با آرامگاه سردابهای ایجاد شده است. اینگونه از آرامگاهها تنها در پالمیر به دست آمدهاند. آرامگاههای ترکیبی از طریق یک راهپله زیرزمینی که در مرکز آرامگاه برجی ایجاد شده است، به آرامگاه سردابهای منتهی میشود. این فضا از یک هشتی، تالاری شرقی_ غربی در محور ورودی و تالاری شمالی _ جنوبی عمود بر آن تشکیل شده است (همان: 19).
پرستشگاه خورشید در الحضر (هاترا)
در حاشیه رودخانه فرات معبد الحضر که فرانسویان آن را هاترا میگویند یکی از بناهای بسیار باارزش دوره پارت است که برخلاف سایر ابنیه بینالنهرین که به علت کمبود سنگ و چوب با آجر ساخته میشد، در اینجا با سنگهای حجاریشده بنا شده است. بخش عمده معبد با دو ایوان قرینه شروع شده، در آغاز بنا با آجر بوده ولی بعدا تغییر عقیده دادند و سنگ آهک جای مصالح آجری را گرفته است و ایوانهای آجری مبدل به تالارهایی با طاق ضربی شدند. سبک معماری در هاترا به گونهای است که هر ایوان محور اصلی بناست و اگر لازم باشد میتوان ایوانهای دیگری را به آن اضافه کرد. به این ترتیب کاخ هاترا از دو ایوان با اتاقهای جنبی تشکیل شده، چون تکتک بنا بههمپیوسته نشان میداده است، و بعدها دو ایوان دیگر نیز در کنار آنها اضافه شده است. این نما با دو دسته از سه طاقیهای خود که در هر دسته یک ایوان بزرگ در میان و دو اتاق با پوششهای طاق استوانهای کوچکتر در دو سوی خود دارد، تشکیل شده است. سطح صاف و صیقلی داخلی بخش اصلی پرستشگاه با حجاریها و کندهکاریها نمایی جالب دارد. اطراف درها با تزئینات فراوان و ماسکها آراسته شده و نمای آن با نیمستونهای گرد برجسته و طاقنماها و سایر تزئینات آرایش یافته است. ساختمان چهارگوش متصل به ایوانهای پرستشگاه خورشید هاترا یکی از گروههای ممتاز ساختمانهای دینی پارتی است، البته در آیین بابلیها صحن مقدس الحضر به خدای آفتاب شمش هدیه شده بود، در اینجا هم یک اتاق چهارگوش مرکزی که بر فرازش طاق ضربی بود با دالانی احاطه شده بود و دو پلکان در دیوار ساخته بودند که یکی از آنها به بام راه پیدا میکرد، نواقصی در وضع آن مشاهده میشود که نشان میدهد بنای الحضر یا فاقد نقشه ساختمانی بوده یا در اثر اشتباهاتی این عیوب ساختمانی پیش آمده است. از آن جمله زحمتی است که برای ایجاد دری در دیوار عقب ایوان جنوبی برای تهیه مدخلی به صحن مقدس کشیدهاند، به این ترتیب که نخست در را در وسط صحن باز کردند، سپس دریافتند که این در نسبت به مرکز دیوار عقب ایوان قناس و در یک طرف افتاده است نه در وسط و عیب آن چشمگیر است، پس تصمیم گرفتند این مدخل را ببندند و طاقی را که بر فراز آن زده بودند باقی گذاردند و یک در دیگر در مرکز ایوان جنوبی باز کردند. با این وجود کاخ هاترا یکی از بناهای مهم و قابل مطالعه و بررسی دوره پارت محسوب میشود. کاخ دیگری که در بین آثار با ارزش و نمایانگر هنر پیشرفته معماری دوره پارتهاست کاخ آشور در کنار فرات است (سرفراز. فیروزمندی، 1373: 320).
نتیجهگیری
به سبب پهناوری و وسعت بسیار شاهنشاهی اشکانی و گوناگونی سنتهای مناطق تحت سیطره آنها، یک سبک معماری نمیتوانسته وجود داشته باشد. بنابراین معماری پارتی تحت تأثیر سنتهای کهن آسیای مرکزی، ویژگی معماری نواحی داخلی ایران، سنتهای معماری یونانی و ویژگیها و سبکهای معماری بینالنهرین بوده است. همین عامل سبب اشتباه محققان در انتساب بسیاری از بناها به دوره پیش و پس از پارتیان شده، تنوع استفاده از مواد و مصالح بومی یکی دیگر از ویژگیهای معماری دوره اشکانی است، این موضوع سبب پدیدآمدن سبکها و سنتهای گوناگونی در این دوره شده است. معماران پارتی عناصر رومی (ستون و تیر اصلی) و مانند آنها را دگرگون کرده و در تزئینات به کار بستند، ستونها تبدیل به نیمستونهای چسبیده به دیوار یا جرز و تیر اصلی با فریز تزئین شد و تالارهای یونانی تبدیل به ایوان شد که در واقع از ابداعات پارتیان است. از طرف دیگر استفاده از گچ باعث شد معماران پارتی بتوانند برای پوشش سقفها از تاق و گنبد استفاده کنند.